کاروان نورالنبی (ص)-24006 حج تمتع 94
| ||
|
"در فرودگاه مهرآباد،چمدان هاش را كه از ريل برداشت،فاميل هارا بغل كرد و به حاجي حاجي گفتنشان لبخند زد.يكهو ديد خودش است؛ديد به كس ديگر ي تبديل نشده.موهايش را تيغ زده،صورتش آفتاب سوخته شده ولي هنوز خودش است.در همان فرودگاه اولين وسوسه ها و دغدغه ها سراغش آمدند.گيريم ملايم تر و خفيف تر.مثل واكسن رقيق شده،ولي آمدند. حج معجزه نميكند چون قرار نيست كسي يك شبه تغيير كند. چون همه عمر بايد با اين روح كار كرد تا جور ديگري شود. در فرودگاه فاميل پرسيدند:"چه خبر بود؟"هر چيزي خواست بگويد نتوانست،حس كرد حج مثل رازي تقسيم نشدني،مثل يك تجربه عجيب كه نميشود كسي را در آن شريك كرد،براي خودش مانده؛شبيه فيلم ها و افسانه هايي كه يكي ميرود مركز زمين يا سيارات ديگر ولي چيزي با خودش نياورده كه مردم حرفش را باور كنند.مثل لال هايي شده كه خيلي سعي ميكنند كلمه اي را حالي كنند اما نمي توانند.گريه اش گرفت:"خودتون بريد.بريد ببينيد چه خبره". نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: داستان و روایات، ، برچسبها: [ پنج شنبه 25 تير 1394برچسب:کاروان نور النبی (ص),حج تمتع 94,شیراز,فارس,حج,کعبه,مکه,مدینه,جلسات کاروان,مذهبی,داستان حج, ] [ 10:7 ] [ حجت اله سلمان پناه ]
[
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |